مشهدیم

مشهدیم

مشهدیم

مشهدیم

ابعاد فانتزی رمان

ابعاد فانتزی رمان اوج می‌گیرد و برای خوانندگانی که این رویکرد برایشان تازگی دارد، لذت مضاعفی از قصه می‌برند. «نمی‌داند قنات کجای این لانه مورچه است. اسمش را گذاشته لانه مورچه، شهر زیرزمینی پر از راه‌های باریک و در هم تنیده که سر و تهش پیدا نیست. سقف کوچه ها، جز بازار، کوتاه‌ست و خانه‌ها پایین‌تر از کف کوچه‌های خاکی هستند و قد در تا روی سینه پری می‌رسد. نمی‌داند چطور این شهر را در دل خاک حفر کرده‌اند، اما جای تیشه‌هایشان حتی بعد از ساییدن تن‌های زیادی به دیوارها هنوز پیداست. از مجرا که پایین می‌آید کتانی‌ها را در گونی می‌چپاند و پابرهنه می‌رود. خیالش تخت است که زمان در شهر داغ خودش منجمد شده و می‌تواند یک شبانه‌روز با خیال راحت این‌جا بچرخد.»

معرفی کتاب - در جنگل دیده بود


شاید به این دلیل باشد که آنها چیزی را که هری در جنگل دیده بود ، ندیده اند ، یا به این دلیل که زخم هایی روی پیشانی هایشان نمی سوزد ، اما به نظر می رسید که رون و هرمیون به اندازه هری نگران سنگ نیستند. ایده والدمورت مطمئناً آنها را ترساند ، اما او در خواب دیدن آنها را ادامه نداد ، و آنها آنقدر به مطالعه خود مشغول شدند که وقت زیادی برای تشویش درباره آنچه که اسنپ یا هر شخص دیگری ممکن است داشته باشد ندارد.


کتاب های اخیرا اضافه شده :



آخرین امتحان آنها History of Magic بود. یک ساعت پاسخ دادن به سؤالات در مورد جادوگران قدیمی چاق که گاوهای خودران را اختراع کرده اند و تا یک هفته عالی ، تا زمان اعلام نتایج امتحانات آنها رایگان خواهند بود. وقتی روح پروفسور بینز به آنها گفت که تپه های خود را پایین بیاورید و pergay خود را جمع کنید ، هری نمی تواند به تشویق بقیه کمک کند.




هرمیون گفت: "این خیلی راحت تر از چیزی بود که فکر می کردم اتفاق می افتد ، گفت:" وقتی به جمع جمعیتی که از زمین های آفتابی خارج شده بودند ، پیوست. "من در مورد آداب معاشرت گرگ و یا قیام الفریک مشتاق 1637 آموخته ام."

هرمیون همیشه دوست داشت پس از آن مدارک امتحانی خود را پشت سر بگذارد ، اما رون گفت که این باعث می شود او احساس بیمار شود ، بنابراین آنها به دریاچه سرگردانند و زیر یک درخت قرار گرفتند. دوقلوهای ویسلی و لی جردن مشغول غلتیدن شاخکهای یک ماهی مرکب غول پیکر بودند که در کم عمق آبگرم قرار داشت.

رون با خوشحالی آهی کشید و گفت: "دیگر درس نخوانید ،" بر روی چمن کشید. "شما می توانید خوشحال تر به نظر برسید ، هری ، ما یک هفته قبل از اینکه دریابیم چقدر بد عمل کرده ایم ، هنوز نیازی به نگرانی نیست."

هری پیشانی را مالیده بود.

او با عصبانیت فریاد زد: "ای کاش می دانستم این چه معنی است!" "زخم من صدمه می زند - قبلاً اتفاق افتاده است ، اما هرگز به این دلیل."

هرمیون پیشنهاد داد: "به خانم پومفری بروید."

هری گفت: "من بیمار نیستم." "من فکر می کنم این یک هشدار است ... این به معنای آمدن خطر است. ... "

ران نتوانست کار کند ، خیلی داغ بود.

گوشه­‌ای از تأثیر حکمت و اندیشه

کتاب تلاش می‌کند تا گوشه­‌ای از تأثیر حکمت و اندیشه بر معماری اسلامیِ ایران به‌­ویژه در عصر صفوی را بررسی کند. بدین­‌منظور، پس از مرور مختصر دوره‌‌های مختلف پس از اسلام، عصر صفوی، به‌عنوان نقطه اوج حیات فکری اسلامی و شیعی بررسی و تحلیل شده است تا از این طریق، چگونگیِ تجلی حکمت در هنر اسلامیِ ایران آشکار شود؛ بنابراین، ابتدا سیر اندیشه اسلامی از صدر اسلام تا پایان دوره مغول به ­اجمال معرفی و ویژگی‌­های شاخص دوره‌­های مختلف حیات فکری ایرانی‌ـ‌اسلامی و تأثیر آن بر معماری تبیین شده است.

داستان «پیراهنی بر آب»

در داستان «پیراهنی بر آب» فاصله بین دو دنیای واقع‌گرا و فانتزی را می‌شد با تمهیدات به مراتب متناسب با منطق این نوع داستان‌ها پر کرد. در شرایط فعلی این روایت، دو شقه‌بودن داستان بیشتر به چشم می‌آید. هر چند نویسنده از همان فصل‌های اولیه سعی کرده ابعاد فانتزی بودن داستان را با آوردن نشانه‌های کوچک به رخ بکشد. از جمله با ورود ناگهانی و هراز گاه شخصیت ریحان بلنده که در زمان روایت در قید حیات نیست و آمدن او از دنیای مردگان، نشان از روند غیرعادی روایت در بستر واقع‌گرایی دارد. با این حال، نشانه‌هایی از این دست در ابتدا چندان چشمگیر نیست که مخاطب به امکان فانتزی بودن داستان در فصل‌های اولیه شک کند. اولین تمهید جدی نویسنده در این زمینه و برای ورود به دنیای فانتزی، پیوند پیشینه و باورهای خانوادگی شخصیت‌های قصه (پری، مادر و مادربزرگش) با باورهای عمومی درباره قنات‌هاست. از جمله باور رایج عمومی در افسانه‌ها درباره عروسی قنات که باور تلخ و ناگواری را برای مادر و مادربزرگ پری رقم زده است. پری از لابه‌لای صحبت‌های مادر و مادربزرگش متوجه می‌شود آن‌ها از یک باور قدیمی در ارتباط با عروسی قنات رنج می‌برند. در ادامه قصه، ورود پری به دنیای قصه‌ها هم به‌نوعی در پی یافتن پاسخی به این باور آزاردهنده خانوادگی است.

جایگاه قنات‌

جایگاه قنات‌ها به‌عنوان منبع اصلی تامین آب در بین اقوام مختلف ایرانی و انعکاس آن در فرهنگ و باورهای پیشینیان است. لیلا باقری داستان خود را از زمان حال و در فضای کاملا رئالیستی شروع کرده و با خلق شخصیت‌های متعدد و اغلب باورپذیر، خواننده امروزی را با قصه خود همراه می‌کند. اتفاق‌های اولیه داستان در یک شهرک کوچک و حاشیه‌ای، بدون نام و نشان و جغرافیای مشخص شروع می‌شود که ساکنان آن با مسئله کم آبی و پیامدهای ناگوار آن مواجه هستند. البته این مسأله در ابتدا دغدغه اصلی قهرمان داستان؛ «پری» نیست. او بازیگوشی‌های دوران جوانی خود را دارد، اما در ادامه به واسطه یک شخصیت خانوادگی؛ «ریحان بلنده» که در زمان روایت داستان در قید حیات نیست وارد دنیای خیالی و فانتری می‌شود که رویکرد داستان را کاملا تغییر می‌دهد. کلیت داستان باقری به دو نیمه واقع‌گرا و فراواقعی تقسیم می‌شود. به همان میزان که در فصل‌های نیمه اول، ماجراها واقع‌گرا هستند و شخصیت ها در دنیای امروز سیر می کنند، در فصل های نیمه دوم رمان، به غیر از شخصی‌های محوری(پری و مادرش)، ماجراهای داستان فراواقعی می‌شود و شخصیت‌های افسانه‌ای وارد داستان می‌شوند و محیط داستان هم از یک شهرک و محله نسبتا امروزی به یک شهر زیرزمینی خیالی منتقل می‌شود تا قهرمان داستان در بطن ماجراهای افسانه‌ای قرار گیرد و شاهد رفتارهای اغلب غیر معمول شخصیت‌های افسانه‌ای شود. پری از طریق مجرای آب به شهر زیرزمینی رفت و آمد می‌کند و به‌مرور این مسأله در زندگی او عادی می‌شود و حتی سختگیری‌های اولیه مادر پری نسبت به رفت و آمدهای او هم به مرور رنگ می‌بازد و حال و هوای افسانه‌ای عادی جلوه می‌کند.