در داستان «پیراهنی بر آب» فاصله بین دو دنیای واقعگرا و فانتزی را میشد با تمهیدات به مراتب متناسب با منطق این نوع داستانها پر کرد. در شرایط فعلی این روایت، دو شقهبودن داستان بیشتر به چشم میآید. هر چند نویسنده از همان فصلهای اولیه سعی کرده ابعاد فانتزی بودن داستان را با آوردن نشانههای کوچک به رخ بکشد. از جمله با ورود ناگهانی و هراز گاه شخصیت ریحان بلنده که در زمان روایت در قید حیات نیست و آمدن او از دنیای مردگان، نشان از روند غیرعادی روایت در بستر واقعگرایی دارد. با این حال، نشانههایی از این دست در ابتدا چندان چشمگیر نیست که مخاطب به امکان فانتزی بودن داستان در فصلهای اولیه شک کند. اولین تمهید جدی نویسنده در این زمینه و برای ورود به دنیای فانتزی، پیوند پیشینه و باورهای خانوادگی شخصیتهای قصه (پری، مادر و مادربزرگش) با باورهای عمومی درباره قناتهاست. از جمله باور رایج عمومی در افسانهها درباره عروسی قنات که باور تلخ و ناگواری را برای مادر و مادربزرگ پری رقم زده است. پری از لابهلای صحبتهای مادر و مادربزرگش متوجه میشود آنها از یک باور قدیمی در ارتباط با عروسی قنات رنج میبرند. در ادامه قصه، ورود پری به دنیای قصهها هم بهنوعی در پی یافتن پاسخی به این باور آزاردهنده خانوادگی است.